سناتور جین شاهین (D-NH) و تعدادی از همدستان دموکرات می خواهند از کد مالیاتی برای جلوگیری از تبلیغات مستقیم به مصرف کننده از شرکت های دارو استفاده کنند. لایحه آنها، قانون پایان دادن به یارانه مالیات دهندگان برای تبلیغات دارو، کسب و کارها را از معافیت مالیاتی برای هرگونه تبلیغات مصرف کننده داروهای تجویزی منع می کند.
محدود کردن معافیت های مالیاتی یک راه خام و خودسرانه برای نزدیک شدن به یک نگرانی مشروع است. تبلیغات داروهای مصرفی نقش مهمی در بحث در مورد هزینه داروهای تجویزی، خطرات سوء استفاده و استفاده بیش از حد از برخی داروها، توازن اختیارات بین پزشکان و بیماران، محدودیتهای گفتار تجاری، و انبوهی از مسائل دیگر بازی میکند. برای بررسی اینجا، اینجا و اینجا را ببینید.
اما این لایحه برای رفع این نگرانی ها به خوبی تدوین نشده است. مشکل با نام قانون شروع می شود: اجازه دادن به شرکت های دارویی برای کسر هزینه های تبلیغاتی یارانه نیست. بسیاری از کسورات دیگر عبارتند از: کسر مالیات بر درآمد شخصی خیریه، به عنوان مثال، یارانه دادن به کمک های خیریه. و کسر سود وام مسکن به وام گرفتن برای خرید خانه یارانه می دهد.
اما کسر کسب و کار برای هزینه های تبلیغاتی یارانه نیست. مالیات بر درآمد شرکتی مالیات بر درآمد شرکت است. برای محاسبه صحیح درآمد، کسب و کارها درآمد خود را جمع کرده و هزینه های خود را کسر می کنند. این هزینه ها می تواند شامل دستمزد کارگران، اجاره فضای اداری و بله، هزینه های تبلیغات باشد.
تحت مالیات بر درآمد، شرکتها این هزینهها را کسر میکنند زیرا به دنبال سودهایی که ما برای مالیات انتخاب میکنیم متحمل میشوند. می توان بحث کرد که شرکت ها در هر صنعتی با چه سرعتی باید هزینه های تبلیغات خود را حذف کنند. اما در مالیات بر درآمد اختلافی وجود ندارد که باید آنها را حذف کنند.
جدای از لفاظی، سؤال گستردهتر این است که آیا بستن سقف فرانشیز راه خوبی برای جلوگیری از تبلیغات مصرفکننده مواد مخدر است؟ استفاده از مالیات بر درآمد شرکتی برای اعمال جریمه ها به این روش دارای نقاط قوت و ضعف مشابه تلاش بسیار رایج تر برای ارائه پاداش است.
نکته مثبت این است که قانون مالیات زیرساخت آماده ای را برای ایجاد جریمه مالی فراهم می کند. با کمی تلاش قانونی (لایحه کمتر از سه صفحه است)، قانونگذاران می توانند بازدارنده معناداری برای تبلیغات مصرف کننده ایجاد کنند.
اما محدود کردن کسر یک ابزار خام و خودسرانه است. به طور کلی، قانونگذاران باید بر اساس آسیب هایی که می خواهند کاهش دهند، تبلیغات را منع کنند. کنگره باید بازدارندههای بزرگی را علیه مضرترین اشکال تبلیغات مصرفکننده، بازدارندههای کوچکتر برای تبلیغات کممضر و پاداش برای تبلیغات مفید اعمال کند (شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برخی تبلیغات مصرفکننده مواد مخدر دارای مزایایی هستند).
پایان دادن به کسر مالیات اجازه چنین کالیبراسیون دقیقی را نمی دهد. در عوض، یک جریمه مالی واحد بر اساس نرخ مالیات شرکت ایجاد می کند. تغییرات مالیاتی اخیر نشان می دهد که چقدر این امر می تواند خودسرانه باشد.
زمانی که پیشنهادهایی برای حذف کسر مالیات برای تبلیغات دارو در سالهای 2009، 2015 و 2016 منتشر شد، نرخ مالیات شرکتها 35 درصد بود. حذف معافیت های مالیاتی هزینه موثر تبلیغات دارو را بیش از نصف افزایش می دهد. بدون کسر، یک تبلیغ 100000 دلاری به اندازه یک تبلیغ 154000 دلاری با کسر هزینه خواهد داشت.
اما قانون کاهش مالیات و مشاغل (TCJA) در سال 2017 نرخ شرکت را به 21 درصد کاهش داد. اکنون، حذف کسر مالیات فقط حدود یک چهارم هزینه تبلیغات را افزایش می دهد. هزینه یک تبلیغ 100000 دلاری غیر قابل کسر برابر با 127000 دلار است.
برای کسانی که در سیاست مالیاتی غرق نیستند، لایحه شاهین همان قدرت لفاظی پیشنهادهای قبلی برای حذف کسر مالیات برای تبلیغات مصرف کننده را دارد. در واقع، ممکن است حتی قدرت لفاظی بیشتری داشته باشد – لایحه مشابهی در سال گذشته تنها چهار حامی را به دست آورد. اما در عمل، این لایحه نیمی از اثر اقتصادی خود را از زمان تصویب TCJA از دست داده است.
خوب یا بد، حامیان محدود کردن کسر مالیات از تبلیغات داروها، جاه طلبی خود را کاهش داده اند. این خطرات مبتنی بر پارامترهای دلخواه کد مالیاتی به جای تمرکز بر هزینه ها و مزایای واقعی تبلیغات دارو است.
پس چه رویکردی بهتر است؟ خوب، به همان اندازه که من از صحبت در مورد مالیات لذت می برم، مقررات باید خط اول حمله در اینجا باشد. سازمان غذا و دارو باید مزایا و معایب تبلیغات مصرفکننده و اینکه چگونه در شرایط، روشهای درمانی و رسانههای تبلیغاتی متفاوت است را بسنجید.
اگر مالیات تنها بازی در شهر است، قانونگذاران باید کار سختی را برای تصمیم گیری درباره بد بودن تبلیغات مصرف کننده انجام دهند. آنها این کار را زمانی انجام می دهند که بر الکل و تنباکو مالیات می دهند. آنها این کار را زمانی انجام می دهند که مالیات بر دی اکسید کربن را پیشنهاد می کنند. و زمانی که تصمیم می گیرند اعتبار مالیاتی برای خودروهای برقی و تحقیق و توسعه چقدر باید باشد، این کار را (برای کالاها، نه برای بد) انجام می دهند. تغییرات خودسرانه در کد مالیاتی راه حلی نیست.